روزی پسر جوانی مشغول تمیز کردن وسایل پدربزرگ مرحومش بود که یک پاکت نامه قرمزرنگ پیداکرد. روی پاکت با خطی زیبا و درشت ، نوشته شده بود: “تقدیم به نوه عزیزم “....
یکی از دوستان صمیمی ام در تعطیلات پیش من آمده و چند روزی را در خانه ام مهمان بود. همزمان شوهرم به ماموریت رفت و متاسفانه پسر پنج ساله ام هم به شدت سرما خورده بود. این ر...
«آرتور اش» قهرمان افسانهاى تنیس، هنگامى که تحت عمل جراحى قرار گرفت، به اشتباه با تزریق خون آلوده، به بیمارى ایدز مبتلا شد. طرفداران آرتور از سرتاسر جهان، نامههایى محبت...
وقتى شما به شهر نیویورک سفر کنید، جالبترین بخش سفر شما هنگامى است که پس از خروج از هواپیما و فرودگاه، قصد گرفتن یک تاکسى را داشته باشید! اگر یک تاکسى براى ورود به شهر و...
مقیم لندن بود. تعریف مىکرد که یک روز سوار تاکسى مىشود و کرایه را مىپردازد. راننده بقیه پول را که برمىگرداند، ۲۰ پِنس اضافهتر مىدهد! مىگفت: «چند دقیقهاى با خودم کل...
«جک کانفیلد» داستان جالب و آموزندهاى را نقل مىکند که بسیار زیبا و تأملبرانگیز است! او مىگوید: دوستى به نام «مونتى رابرتز» دارم که صاحب یک مزرعه بزرگ پرورش اسب در «سان...
زن پایش را محکمتر روى پدال گاز فشار داد، باید خودش را سریعتر مىرساند… … نههه!! (صداى برخورد با ماشین جلویى…) ماشین کاملا نو بود؛ چند روز بیشتر نبود...